کد مطلب:314141 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:207

آن جوان دست نداشت
در یكی از شهرهای هندوستان، به نام گوالپور، پادشاه و به قول هندیها راجه ای زندگی می كرد كه فرزندش مبتلا به مرض سخت سرطان بود و تمام اطبا از معالجه ی وی عاجز مانده و او را جواب كرده بودند. راجه، وزیری داشت كه شیعه ی اثنی عشری بود، و اضافه بر این سید هم بود. وزیر سید به راجه گفت: اگر جان و مال و ناموس من محفوظ



[ صفحه 564]



باشد برای بهبودی فرزند شما پیشنهادی دارم. راجه گفت: تو در امانی، زود پیشنهادت را بگو، كه بچه ی من دارد جان می دهد. سید گفت: امروز هشتم محرم الحرام است. و عزاداران به نام حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام از حسینیه بیرون می آیند، شما و همسرتان با هم بروید و چیزی نذر حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام كنید. راجه و همسرش نزدیك آن میعادگاه آمده و به زبان خود نذری كردند. و سید نیز آمد و با خلوص قلب برایشان دعا كرد و گفت: یا ابوالفضل این زن و شوهر مأیوس هستند. اینجا بود كه یكدفعه فرزند مریض صدا زد مادر آب می خواهم، در حالی كه چند ماه بود اصلا حرف نمی زد برای اینكه سرطان گلو داشت.

پدر و مادر وقتی كه این صدا را از فرزند شنیدند حیران شده خطاب به فرزند كه قضیه چیست؟ شما كه مدتی حرف نمی زدی! پسر در جواب گفت: من خیلی خسته هستم برایم آب بیاورید بعدا قضیه را برایتان تعریف خواهم كرد و پس از خوردن آب گفت: من خوابیده بودم كه ناگهان جوان زیبایی را دیدم. عرض كردم شما كه هستید؟ دستتان را بدهید ببوسم. اشاره به طرف دستش كرد و عذر خواست، نگاه كردم دیدم دست در بدن ندارد. پس از این گفتگو جوان مزبور از نظر من غایب شد.

بعد از وقوع این قضیه، صبح روز 9 محرم الحرام وزیر در دربار راجه حضور یافت و تمام داستانهای گذشته و داستان كربلا را، خصوصا داستان حضرت اباالفضل العباس علیه السلام را، مفصلا برای راجه نقل كرد و افزود: جناب راجه نذر شما قبول شد.

راجه پس از شنیدن سخنان وی، دستور داد 40 رأس گوسفند قربانی كنند تا شفای فرزندش كامل گردد. سال بعد نیز، یك ماه قبل از محرم، حكم صادر كرد كه چهل گوسفند را برای ادای نذر فرزندم فراهم نمایید.

مخالفین اسلام و پیروان متعصب مذهب هندو، با یكدیگر علیه نذر راجه مشورت كردند و گفتند كه این طور قربانی كردن در آئین ما درست نیست و باید چاره ای اندیشید. زمانی در اول محرم سال بعد، راجه از كارمندان خود پرسید آیا چهل گوسفند برای نذر فراهم شد یا نه؟ پیروان مذهب هندو با هم مشورت و تبانی كرده و پاسخ دادند كه: نه



[ صفحه 565]



امسال چهل گوسفند فراهم نشد.

راجه دستور داد چهل رأس گاو میش فراهم كنید.

آنان دوباره جواب دادند كه گاو میش هم پیدا نشد.

راجه امر كرد از معبد خاص من چهل گاو بیاورید و برای حضرت اباالفضل العباس علیه السلام قربانی كنید! و آنان كه دیدند كار بسیار بدتر شد، كوتاه آمدند و دست از عناد برداشتند. بعد از این، هر سال قبل از ماه محرم برای ایفای نذر راجه، چهل عدد گوسفند مهیا می كردند. این برنامه سالهای سال ادامه داشت و جالب این است كه راجه ی مزبور هندو مذهب بود، تاكنون عزاداری امام مظلوم در شهر گوالپور ادامه دارد. [1] .


[1] نقل از كتاب معجزات هند كتابخانه ي ناصريه ميرحامد حسين هندي، صاحب عبقات الأنوار، لكنهو.